منوي اصلي
موضوعات وبلاگ
دانشنامه مهدویت
مهدویت امام زمان (عج)
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره

اگر از سرهایمان کوه ها بسازند هرگز در کتاب های تاریخ نخواهند خواند "خامنه ای" تنها ماند... ------------------------------------ امام خامنه ای (مدظله العالی) : ای جوانان و ای بسیجیان عزیز ، در هر جای کشور که هستید ، این بصیرت را روز به روز افزایش دهید .
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 41
بازدید ماه : 848
بازدید کل : 65392
تعداد مطالب : 735
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

روزشمار محرم عاشورا ساعت فلش مذهبی سوره قرآن مهدویت امام زمان (عج)
روزشمار فاطمیه
دعای فرج اوقات شرعی ذکر روزهای هفته ذکر روزهای هفته آیه قرآن پخش زنده حرم حدیث موضوعی
پیج رنک گوگل
دعای فرج
زیارت عاشورا
ابر برچسب ها


[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]

مجلس مصادیق امر به معروف و نهی از منکر را مشخص کرد حقوق شهروندی - ماده 9 طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر به رغم اخطارهای مکرر نمایندگان مجلس و مخالفت نماینده دولت، تصویب شد. به گزارش ایرنا، نمایندگان در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس در ادامه بررسی طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر ماده 9 این ماده را تصویب کردند. این ماده با اخطارهای متعدد نمایندگان همراه بود اما به تصویب مجلسی ها رسید. در ماده 9 این طرح تصویب شد: مردم از حق دعوت به خیر، نصیحت، نقد علنی و غیرعلنی در مورد عملکرد دولت برخوردارند و می توانند نسبت به مقامات، مسوولان و مدیران و کارکنان تمامی اجزای حاکمیت و قوای سه گانه اعم از وزارتخانه ها، سازمان ها، موسسات، شرکت های دولتی، موسسات و نهادهای عمومی غیردولتی، نهادهای انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح و کلیه دستگاه هایی که شمول قوانین و مقررات عمومی نسبت به آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است، امر به معروف و نهی از منکر کنند. بر اساس این ماده، الف- حفظ بیت المال و اموال عمومی، ب- انضباط اداری و مالی ، پ- تکریم ارباب رجوع ت- فساد اداری، مالی و یا اقتصادی و ث- تجمل گرایی و اشرافی گری از جمله مصادیق معروف و منکر بیان شده بود. هنگام بررسی این ماده، عباس قائد رحمت نماینده درود و ازنا در مجلس در اخطاری با استناد به اصول 8 و 3 قانون اساسی اظهار داشت: در اصل 8 قانون اساسی دعوت به خیر و امر به معروف آمده است و دیگر نیازی نیست که در این طرح به این موضوعات اشاره شود. علیرضا محجوب نماینده مردم تهران در مجلس در هنگام بررسی این ماده در اخطاری با استناد به اصل 26 قانون اساسی گفت: اگر ما این ماده را تصویب کنیم تعریف جدیدی از امر به معروف ونهی از منکر ارایه کرده ایم این که تفسیر قانون اساسی است. همچنین سکینه عمرانی نماینده مردم سمیرم در مجلس در اخطاری با استناد به اصل 8 قانون اساسی بیان کرد در اصل هشت قانون اساسی آمده است که دعوت به خیر و امر به معروف وظیفه همگانی بوده ولی در این طرح این موضوع حق بیان شده است که این موضوع می تواند مورد جار و جنجال بی مورد سیاسی در کشور شود. در نهایت نمایندگان با 42 رای موافق، 120 رای مخالف و 13 رای ممتنع از مجموع آرا 216 نماینده حاضر در مجلس با حذف ماده 9 این طرح مخالفت کردند. حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری معاون پارلمانی رییس جمهوری هنگام بررسی این ماده نیز گفت: معتقدیم که نواقص کلی در طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر وجود دارد. وی با بیان اینکه دولت با اصل ضابطه مند کردن امر به معروف و نهی از منکر کاملا موافق است، اظهار داشت: اگر مخالفتی با کلیات طرح و برخی از موارد صورت می گیرد به این جهت است که معتقد هستیم نواقص کلی وجود دارد و خوف این را داریم که خدای نکرده این مساله مهم به دلیل نقص قانون دچار چالش و تبدیل به ضد خود شود وگرنه دولت و نظام اسلامی نمی تواند نسبت به این فریضه بی تفاوت باشد بلکه وظیفه ذاتی اش است. انصاری گفت: بعضا مطرح می شد که در 35 سال گذشته کاری در زمینه امر به معروف و نهی از منکر نشده است. من فکر می کنم در دفاع از نظام و قوای سه گانه و رهبری نظام لازم است این مساله تصحیح شود؛ تمام اقداماتی که نظام جمهوری اسلامی ایران در رفع فقر، فساد، محرومیت و جهل و اقداماتی که در هشت سال دفاع مقدس رزمندگان ما انجام دادند، همگی مصداق نهی از منکر بود. معاون پارلمانی رییس جمهوری خاطر نشان کرد: منکر ظلم، فقر، جهل و نداری و نادانی نیستیم و امروز هم اگر نیروهای ما نیروی انتظامی ما با مواد مخدر مبارزه می کند و شهید می دهند در واقع نهی از منکر، عملی است. انصاری درمورد ماده 9 این طرح گفت: درماده یک منکر و معروف تعریف شده است، قانون گذار و شارع مصداق تعیین نمی کند چون در آن ماده تعریف را انجام داده اید در این جا نیز باید معروف و منکر را به آنجا منوط کنیم. وی ادامه داد: در ماده 9 مصادیقی ذکر کردید که در هیچ کجای قانون تعریف نشده است و ابهام دارد و این ها منشا مشکل خواهد شد. انصاری گفت: در این ماده حفظ بیت المال و اموال عمومی، تکریم ارباب رجوع، انضباط اداری و مالی، فساد اداری و مالی و تجمل گرایی بیان شده است. حال سوال این است که اگر فردا یک کارمند یا شهروند عادی در یک وزارت خانه یک تابلویی را در دیوار می بیند اگر گفت این تجمل گرایی است و وسط جلسه بلند شده و برخورد کند یا بگوید شما ارباب رجوع را تکریم نکردید، چه باید کرد؟ معاون رییس جمهوری در ادامه این سوال را مطرح کرد که تکریم ارباب رجوع حدودش چیست؟ آیا حدودی تعریف کرده اید؟ تمام فقهای عظام مخصوصا امام راحل در کتاب شریف تحریر الوسیله اولین شرط امر به معروف و نهی از منکر را فرمودند، آمر و ناهی باید عالم باشد یعنی معروف و منکر را بشناسد. اگر نداند می فرمایند جایز نیست امر و نهی کند. ** تعریف نشدن حدود امر به معروف و نهی از منکر انصاری خاطر نشان کرد: از نواقص این قانون این است که شرایط آمر و ناهی نیامده است، کسی می خواهد امر به معروف و نهی ازمنکر کند حدودش کجا تعریف شده است. وی با بیان اینکه موارد بیان شده مبهم است، اظهار داشت: ماده 10 نیز می گوید اگر کمترین برخوردی با این افراد کردید، جرم کرده اید. از فردا یک دعوای وسیع و یک هرج و مرجی در ادارات و سازمان ها به وجود می آید این می گوید شما تکریم ارباب رجوع نکردید. فرد دیگر می گوید شما تجمل گرایی کردید، دیگری می گوید انضباط مالی ایجاد نکرده اید. وی با بیان این که نظام برای این موارد سازمان ایجاد کرده است، اضافه کرد: دیوان محاسبات دستگاه نظام برای نهی از منکر بی انضباطی مالی است. سازمان بازرسی کل کشور در قانون اساسی برای نهی از منکر قانون شکنی طراحی شده است و ما برای این ها مقررات داریم . معاون پارلمانی رییس جمهوری تاکید کرد: این ماده موجب هرج مرج در ادارات و سطح جامعه می شود. نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی در ادامه این جلسه پیشنهاد حذف این ماده را مطرح و بیان کرد که این ماده خلاف قانون اساسی است.


برچسب ها :

تعیین نحوه پرداخت دیه به آمران به معروف حقوق شهروندی - با نظر نمایندگان هرگاه عامل جنایت علیه آمر به معروف و ناهی از منکر شناسایی شود، می‌توان رأساً نسبت به پرداخت دیه و خسارت مربوط از طریق محاکم قضایی اقدام کرد. به گزارش فارس،‌ نمایندگان خانه ملت امروز سه‌شنبه در صحن علنی در ادامه رسیدگی به مواد طرح حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر ماده 14 این طرح را به تصویب رساندند. طبق این ماده در مواردی که نسبت به آمر به معروف و ناهی از منکر جنایتی واقع شود و جانی شناسایی نشود و یا در صورت شناسایی به دلیل عدم تمکن مالی ناتوان از پرداخت دیه در مهلت مقرر باشد، در صورت تقاضای دیه از سوی مجنی‌علیه یا اولیای دم حسب مورد دیه از محل ماده 10 قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل شخص ثالث مصوب 23 تیر ماه 1347 و اصلاحات بعدی آن پرداخت می‌شود. نمایندگان همچنین مقرر کردند هرگاه جانی شناسایی شود یا تمکن مالی پیدا کند، صندوق موضوع این ماده می‌تواند رأساً به قائم‌مقامی مجنی‌علیه نسبت به وصول دیه و خسارات مربوطه از طریق محاکم قضایی اقدام کند. طرح مزبور با 135 رأی موافق، 12 رأی مخالف و 15 رأی ممتنع از مجموع 213 نماینده حاضر در صحن علنی به تصویب رسید.


برچسب ها :

رعایت حقوق شهروندی مستلزم وظیفه مند بودن افراد جامعه است حقوق شهروندی - حقوق شهروندی وقتی تحقق می‌یابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و همچنین به فرصت‌های مورد نظر زندگی از حیث اقتصادی و اجتماعی دسترسی آسان داشته باشند. ضمن اینکه شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه در حوزه‌های مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند، مسئولیت‌هایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم بر عهده می‌گیرند، و شناخت این حقوق و تکالیف نقش مؤثری در ارتقاء حقوق شهروندی و ایجاد جامعه‌ای بر اساس نظم و عدالت دارد. در همین راستا پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر با پروفسور منوچهر آشتیانی استاد برجسته جامعه شناسی گفتگو کرده است. حقوق شهروندی را تعریف کنید و بفرمایید چرا انسان ها نیاز به حقوق و قوانین، از جمله حقوق شهروندی دارند؟ حقوق شهروندی زمانی معنا پیدا می کند که انسان در جامعه ونه به تنهایی زندگی کند. وقتی فردی در جمع وجامعه قرار می گیرد نیاز به یک سری قوانین وحقوق دارد. این قوانین حقوق شهروندی نامیده می شوند. دو گرایش به طور کلی وعام نسبت به این گونه فرایندها مثل حق وجود دارد. در طول تاریخ تلویحا یا تصریحا گرایش ها این طور بیان شده : گرایش عقل گرایانه یا ناسیونالیستی ، انتقادگرایانه یا پوزیتیویستی، انسانگرایانه یا اومانیستی ، روشنگرانه. این از قدیمترین ایام حتی در زرتشتیت، مانویت ودرمزدکیت ایران هم وجود داشته که دانشمندان خارجی ومخصوصا فرخان بزرگ آلمان انعکاسات این را در پلیتیای افلاطون شرح دادند وگفتند افلاطون تصوراتی راجع به این گونه مسائل شهرویندیتی دارد که این تصورات در عقاید ایرانیان نیزوجود داشت. این یک گرایش کلی است وبه یک نتیجه مشخص می رسد. گرایشی درست مقابل گرایش قبلی ایستاده وآن گرایش رانشی است که به صورت فرویدی یا به صورت داروینیستی منتهی نه به صورتی که خود داروین مد نظر داشت بلکه به صورت سوشیل داروینیسم که متاسفانه به صورت تفکر فاشیستی رخ داده. این تفکر رانشی است . طبق تفکر اول برای اینکه شهروندی بتواند در یک جامعه ای در کنش های متقابل انسانی نه بهیمی نه حیوانی بلکه به صورت انسانی بتواند با جمع زندگی کند واز جامعه بهیمی وارد جامعه انسانی شود وتجمع های انسانمند داشته باشد مراعات چند چیز لازم است .غیر از زیربناها که اصلا وارد بحث آن نمی شوم که باید زندگانی مادی خودشان را تولید کنند وطبق ان تولید باید زیست کنند وبیاندیشند، غیر از این مبانی کلی همه انسان های اولیه از جامعه حیوانی به طرف جامعه انسانی روی آوردند اگراین کاررا انجام نمی دادند، وارد جامعه انسانی نمی شدند. حالا من تئوری مارکس را به کار نمی برم. تئوری موازی مارکس را به کار می بریم. در جواب از توازی با یک چنین بیان زیرساختی انسان ها برای اینکه بتوانند در کنش های متقابل با هم قرار بگیرند یک سری قانونمندی ها و قوانینی را از درون جامعه وتاریخ گرفتند وآنها را مدل بندی کردند، به صورت تئوری درآوردند .بعد به صورت نظریه هایی بیان کردند چه در اخلاقیات چه در حقوق چه در فلسفه تاریخ، چه در فلسفه جامعه . بعدها این یافته ها به صورت علم درآمد مثل علم تاریخ، علم جامعه شناسی وغیره . در دیانات هم که علی الظاهرمبنای حقوقی به این معنایی که می گوییم نیست شما به فقه اسلام ومنطق رجوع کنید می بینید از وحی است یعنی مبانی وقراردادها وقوانین حقوقی از بالا نازل می شوند. از درون جامعه وتاریخ برنمی خیزند حتی درآن جا هم طی تحقیقاتی که شده ،شما با قانونمندی ها روبه رو هستید. یکی از این قانونمندی ها که انسان برای اینکه بتواند به طور جامع مند وتاریخ مند در جمع زندگی کند سلسله قوانین حقوقی است . سلسله قوانین اخلاقی، فکری، اجتماعی ،صنعتی وکنش های متقابل وصدها قوانین دیگر. یکی از پیکره های مهمی که همزیستی اجتماعی،تاریخی انسان را میسر کرده وضع قوانین حقوقی است . بخش هایی از این قوانین حقوقی اخلاقی اند وبخش هایی کاملا معین ومتشخص وقانونمندند. در بحث حقوق شهروندی وقتی راجع به شهروندیت یک انسان صحبت می کنیم ،باید ببینیم کدام یک از این قوانین، از لحاظ حقوقی قوانین مسجل قانونمند اجتماعی اند. در جامعه برای اینکه انسان ها بتوانند در رابطه متقابل و متعامل با هم قرارگیرند، به قانونمندی نیاز دارند ، که این قانونمندی به صورت قوانین حقوقی درامده. مبنای تمام این قوانین حقوقی اگرریشه یابی کنیم،برمی گردد به اینکه در جامعه افراد باید وظیفه مند باشند وباید دارای قوانین حقوقی باشند وبرای اینکه انسان ها بتوانند وظیفه ورفتار حقوقی داشته باشند، مهمترین اصل این است که آزاد باشند. گفتید آزادی مهمترین اصل برای رعایت وظایف وقوانین شهروندی است، این آزادی برای تک تک افراد یک جامعه لازم است یا تنها گروه خاصی؟ در جامعه ای که آزادی به معنای واقعی کلمه مستقر نیست شما نمی توانید از انسان ها توقع داشته باشید احساس وظیفه کنند وبرای احساس وظیفه شان عمل اجتماعی انجام دهند. " ایمانوئل کانت" فیلسوف آلمانی معتقد است مهمترین مبنای فلسفه تاریخ من حیث شهروندیت جهانی است . یک فرد به عنوان یک شهروند جهان باید دارای چه ویژگی باشد تا بتواند در جامعه به صورت انسان زندگی کند، ابراز وظایفی کند ودر مقابل وظایف، تکالیفی انجام دهد . برای اینکه انسان بتواند خودش را وظیفه مند و مکلف احساس کند(هیچ فرقی ندارد که چه انسانی ،از چه جنسیتی،از چه تباری ونژادی ،از چه دیانتی ،از چه دسته وقومی ) به هیچ کدام مربوط نمی شود، انسان علی الحسب الانسان ، از حیث انسان بودن، برای اینکه بتواند احساس وظیفه وتکلیف کند، باید آزاد باشد. اگر انسان در جامعه احساس وظیفه وتکلیف نکند اساسا اخلاقی ،قانونی،حقوقی رفتار نمی کند. برای اینکه انسان بتواند اساسا حقوقی ،اخلاقی ،قانونی رفتار کند باید احساس وظیفه وتکلیف کند یعنی مقابل مقداری از اصولی که در جامعه وجود دارد انسان باید خود را مکلف بداند به مراعات آنها . فقط انسان آزاد است که می تواند خودش را وظیفه مندو مکلف حساب کند بنابراین این امتداد،تسری و بحث حقوقی برمی گردد به اینکه در چه جامعه ای فرد زندگی می کند. کلیت جامعه تحت دیکتاتوری زیست می کند یا تحت عنوان آزادی . اگر در کل یک جامعه ای نه گروه معینی نه فرد معینی بلکه کل افراد جامعه آزادی داشته باشد چنین جامعه ای قانونمند است. استادان علم جامعه شناسی درست می گویند که غیر ممکن است یک فردی یا گروهی یا جامعه ای بتواند قانونمند وعقل مند رفتار کند وحال اینکه کل جامعه بر اساس مخالفت با عقل وقانون است.این توهم و زیان است .اگر کل جامعه توانست خود را منظم کند بر اساس قانون های آزادی انسان ها ، ازادی به معنای وسیع کلمه ، ازادی بیان و، آزادی اجتماعی آزادی رفتار وغیره این جامعه قانونمند می شود. اگرجامعه بر اساس آزادی اداره شود نه در یکی دو روز بلکه در طول مدت، در این صورت افراد جامعه خود را مکلف وموظف می دانند که سلسه قوانینی که خود انها از داخل جامعه وتاریخ برگرفتند، مراعات کنند. این قوانین از کجا آمدند وچگونه تمایل به شهروندیت در انسان پیدا شد و چگونه این شهروندیت مکمل یا متمم این شد که وظایف وتکالیفی لازم است؟ این انسان ها هستند که تاریخ را می سازند، تاریخ به وسیله چیز دیگری ساخته نمی شود. هیچ عاملی برون تاریخی یا فرا تاریخی ساخته نمی شود. تاریخ به وسیله انسان های تاریخ سازساخته می شود پس این انسان ها هستند که پیکره ها،انگاره های تاریخی وقوانین حقوقی را می سازند .اگر جامعه ای برمبنای آزادی حرکت کرد وآزادی به معنای وسیع کلمه مراعات شد در این صورت در جامعه با مراعات تکالیف ووظایف توسط انسان های ازاد مواجه می شوید. انسان های آزاد، آزادانه تکلیف وظیفه را می پذیرند وبه آن عمل می کنند وهیچ جبر بیرونی بر خود احساس نمی کنند بنابراین در هر جامعه ای تعداد ،تکثر وتشدید قوانین بیرونی شدیدتر باشد ان جامعه ازادی بسیار کمتری دارد. برعکس در هرجامعه ای که آزادترباشد از تعداد تکثروتشدد قوانین کاسته می شود . وقتی جامعه ای نتوانست خودرا منظم کند ناچار به سمت فورس ماژورهای بیرونی می رود، یعنی وظیفه و رفتاراخلاقی تبدیل می شود به یک قانون سخت شیئیت یافته بیرونی . یعنی جوامعی که امدند خودشان قوانین تاریخی واجتماعی را به وسیله قوانین اجتماعی ایجاد کردند ناگهان متوجه می شوند که قوانین بر انها حکومت می کند. یعنی بت هایی که انسان خود ساخته بعدها بر انسان حکومت می کنند. این رابطه دیالیکتیکی است بین قوانینی که ما خودمان به طو اینترنالیزیشنی ،درون یاب ایجاد می کنیم بعد این را بیرونی می کنیم وبه صورت قوانین درمی آوریم . اگر درجامعه ای، اساسا انسان ها نرفتند به این سمت که جامعه خود را بسازند ومولد باشند( نه اینکه یک قالی ببافند ویا کار دستی انجام دهند) بلکه کل جامعه در حال سازندگی وتولید مناسبات اجتماعی باشد در چنین جامعه ای که شخصی به عنوان پادشاه به بقیه دستور می دهد ، چه فرمان یزدان چه فرمان شاه، چنین جامعه ای هیچ وقت احساس وظیفه وتکلیف نمی کند برای اینکه هیچ وقت آزاد نبوده است. یک شهروند برای اینکه بتواند قانونمند زندگی کند چه وظایف وچه تکالیفی را باید انجام دهد؟ یک شهروند زمانی می تواند وظایف وتکالیف خود را به درستی انجام دهد که این وظایف انعکاس داشته باشد یعنی در رفتارها، مناسبات اجتماعی متقابل قرار گیرد. این وظایف وقتی در مناسبات اجتماعی قرار گرفت انعکاس می یابد ونتیجه این رفتارها در جامعه منعکس می شود. از سویی تکالیف شهروندان زمانی بهبود می یابد که در قانونگذاری و آزادی بهبود و تکامل داشته باشم. انسان به عنوان یک فرد تنها اصلا قانونمند نیست. تنها فرد در جامعه است که قانونمند می شود یعنی اگر مثل "رابینسون کروزوئه" که به تنهایی در جزیره زندگی می کرد، بودید احتیاج به قانون ، تکلیف نداشتید. مثل شیر وببر وپلنگ که این ها هم احتیاج به قانون ندارند. فقط در جامعه انسانی است که به تقاضای شکل بندی جامعه ان هم نه با یکی دوسال در پنجاه هزار سال اخیرکه انسان جاهل ،انسان خردورز شد وشروع به جامعه سازی کرد. مناسبات به این صورت به وجود آمدند و قانونمند شدند. برای اینکه انسان ها بتوانند با هم زندگی کنند در ابتدا به صورت توحش وگروه های حیوانی زندگی می کردند وهمدیگر را می خوردند این دوران پشت سر گذاشته شده وپس از ان به مروز زمان انسان ها به پرورش گوسفند روی اوردند، کاشت وبرداشت ومزرعه داری می کردند ، دهکده های کوچک وهمزیستی به وجود آمد ، داد وستد های رفتاری، گفتاری ، فکری وتجاری ضرورت یافت و الزاما انسان ها به طرف قانون و قانونمندی پیش رفتند. انسان خود به تنهایی علی الحسب الفرد نه قانونمندی، نه خردمندی ونه هیچ چیز دیگری نیاز ندارد مگر در جامعه . قانونمند بودن تک تک شهروندان یک جامعه چه تاثیری بر کل جامعه می گذارد؟ چگونه این قانونمندی در جامعه بسط می یابد؟ در عصر حاضر که ارتباطات جهانی گسترش یافته ، از طریق ماهواره وکتاب وفیلم وهزاران مورد دیگر شهروندان یک جامعه یادگیری قابل توجهی از این ارتباطات جمعی دارند اما داده انسان به ان بسیار کم است و گرفت انسان بسیار زیاد. یک مقداری ازقانونمندی را شهروندان یک جامعه از خود ان جامعه دریافت می کنند اگرجامعه ای ازاد باشد این دریافت به درستی صورت می گیرد. وقتی در جامعه مردم خود شروع به ایجاد تدریجی قوانین می کنند ان جامعه خود به مرور زمان به سمت قانونمندی پیش می رود. اگر در جامعه ای این اتفاق نیافتد ،مثل این است که شما از یک پلنگ بخواهید که برای شما نقاشی کند. پس انسان تنها قانونمندی ندارد. به عنوان یک فردی که در جامعه انسانی زندگی می کند احتیاج به قانون دارد. این موضوعی است که انسان برمی گردد به خود چه از بیرون به صورت شرعی وعرفی وچه در درون به صورت اخلاقی ، رفتاری در خود احساس قانونمندی ونیاز می کند. تقاضامند بودن اینکه انسان ها خود احساس قانونمندی کنند تقاضای غلطی نیست ، اما باید ابتدا این قانونمندی در افراد جامعه ایجاد شود سپس تقضای قانونمند بودن افراد را مطرح کرد. اگر در جامعه ای می بینید که جرائم زیاد است و دولت ها از افراد یک جامعه می خواهند که خود احساس قانون کنند وقانونمند رفتار کنند باید یک پیش زمینه ای داشته باشند. منتهی این درست مثل این است که از یک زمین لم یزرع بخواهیدبه شما بهترین محصول را بدهد. این در صورتی عملی است که خود کل جامعه بر اساس قانونمندی حرکت کند وقتی جامعه ای کلا بر اساس قانونمندی حرکت نکرد افراد نیز در خود احساس قانونمندی ندارند. فرافکنی انجام نمی گیرد که برگشتی داشته باشد. این خلا احساس نیازبه قانونمند بودن کماکان در خانه ،زندگی خصوصی نمایان می شود که یک فردی نسبت به خانواده خود روشی دیکتاتورمآبانه دارد اما همین فرد بیرون از خانه وخانواده درباره آزادی ودموکراسی بسیار خوب صحبت می کند ودر زندگی شخصی اش هیچ وقت نه دموکراتانه ونه انسانی ،اجتماعی رفتار می کند.


برچسب ها :

رعایت حقوق افراد جامعه هدف از ارائه این مطلب این است که تلنگری باشد تا ما بتوانیم همواره در جامعه احترام به حقوق یکدیگر را فارغ از تمام اتفاقاتی که ممکن است برای ما رخ دهد را رعایت کنیم و همواره در خور نام ایرانی که همیشه مظهر خوبی و عدالت هست قدم بر داریم. در بدو امر باید خدمت شما دوستان و خوانندگان عزیز عرض کنم که همه زندگی امروز ما حاوی اصول و مقرراتی است از بدو قانونگذاری در جهان همواره انسانها آنها را رعایت می کردند تا بتوانند در کنار همدیگر با خوبی و خوشی زندگی کنند وهمواره موارد اخلاقی را به عنوان اصول بشریت رعایت کرده وتوانسته است از دیرباز تا به امروز آن را رعایت کندوبه عنوان میراث به نسل های بعد منتقل کند. همه ما دوست داریم بهترین زندگی را داشته باشیم حال باید گفت اگر چنین چیزی را دوست داریم آیا برای دیگران هم چنین چیزی را میخواهیم؟ البته اگر از همه ما چنین سوالی بشود همه ما جوابی جز مثبت به این سوال نخواهیم داد ولی همگی خوب میدانیم که در عمل اتفاقی برای ما افتاد آیا حاضریم رعایت حقوق دیگران را بکنیم ؟ رعایت حقوق افراد توسط افراد دیگر را می توان یکی از اصول بشریت دانست که از دیرباز در متون های حقوقی و حتی در ادیان مورد تاکید قرار گرفته است.مسئله ای که امروز وجود دارد افرادی که به دنبال منافع خویش هستند همواره با رعایت نکردن حقوق دیگران باعث خدشه به این اصول شده است وبا عث تضییع حقوق دیگران هستند و فارغ از اینکه بااین رفتارها اولین ضربه را به خود می زنند وبعد به جامعه که خود آنان هم جزیی از این جامعه هستند رعایت حقوق دیگران در همه موارد و در همه موضوعات از سیاسی گرفته تا اقتصادی و محیط زیست و در تمام لایه های جامعه باید رعایت گردد در مسئله محیط زیست همه ما مکلفیم رعایت حقوق دیگران را برای استفاده از طبیعت و استفاده از ان را رعایت کنیم ونه اینکه با اعمال بسیار زشت با عث تخریب محیط زیست شویم و حقی از دیگران را تضییع کنیم و از همه مهمتر حق نسل های آینده را با خودخواهی ازبین ببریم.در مسائل دیگر در اقتصادودرسیاست باید به خوبی به این امر توجه شود تا مبادا حقوق به حقه افراد جامعه پایمال شود.در مسئله حقوق خصوصی باید رعایت حریم دیگران را بکنیم و در زندگی خصوصی افراد دخالت های بی خودی نکنیم و رعایت اسرار مردم هم جزیی از حقوق افراد هستند که باید طبق قانون اساسی توسط حکومت رعایت شود و به طریق اولی ما هم به عنوان اعضای جامعه این امر را رعایت کنیم وهمواره حقوق خصوصی دیگران را تکریم کنیم . با توجه به رعایت حقوق افراد حتی متهمین هم داری حقوقی می باشند که باید دردادگاه دادرس آنها را رعایت کند باید گفت که در تمام مسائل حتی در مسائل کم اهمیت رعایت حقوق مردم امری است اجتناب ناپذیر و خدشه وارد کردن به آنها یعنی محروم کردن افراد از حقوق طبیعی و انسانی افراد جامعه. همه ما موظفیم تا حقوق دیگران را رعایت کنیم تا الگویی باشیم برای دیگر کشورها با توجه به فرهنگ غنی که در کشور عزیز ایران وجود دارد و با مردمانی نجیب و با اصالت و با تمدن که همواره ثابت کرده اند برای کارهای فرهنگی و اجتماعی سرآمد هستند ؛همه ما واقفیم که رعایت این امر امری است ضروری که جز توسط خود افراد به وجود نمی اید من به عنوان فرد کوچکی از جامعه از همه دوستانم و شما خوانندگان عزیز خواستار حفظ حقوق افراد جامعه هستم که همچنان که شما عزیزان رعایت این امر را کرده اید بازهم بیشتر این امر را رعایت کنیم وبه سر منزل مقصود برسانید. در پایان در این مختصر بحث هدف این بودکه تلنگری زده باشم تامبادا تعلقات دنیایی و منافع های روزمره باعث بشودکه ما حقوق دیگران را رعایت نکنیم والبته که دراین مختصر بحث اگر کم و کاستی وجود داشت شما عزیزان این نوشته را به عنوان دلنوشته بدانید و بخوانید و در صورت نقص در نوشته بنده حقیر را ببخشیدو با نظراتتان بنده را راهنمایی بفرمایید. یاحق


برچسب ها :


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد